ساز های قدیمی

موسیقی همیشه در تاریخ نقش بسزایی داشته است و باعث علاقه مندی مردم شده است. در گذر تاریخ چه اهنگ هایی باعث عوض شدن یک جنگ شده است. در تاریخ سرزمین خودمان هم خیلی از این اتفاقات افتاده است و مسیر خیل ها عوض شده است. موسیقی هیچ وقت از ساز جدا نبوده است و همیشه این نوازنده ها بودند که با دستان و سازهایشان  باعث آشکار شدن یک آهنگ شده است. در ایران باستان ساز نی و چنگ همیشه جز بزم های پادشاهان بودند باعث گذاشتن اثر های زیبایی شده اند.

 

در اینجا می خواهیم شما را با اندکی از تاریخچه و ساختمان یکی از قدیمی ترین چنگها و نیز ساز نی آشنا کنیم.

 

چنگ

 

چنگ بیش از 4000 سال پیش ، یعنی پیش از تمدن ایلام، در بین النهرین (جنوب عراق امروزی) نواخته می شده است. موسیقی یکی از جنبه های مهم بسیاری از مناسبت های جشن و آیین در بین النهرین باستان بود. این چنگ فاخر از  نقره و سنگ آهک قرمز  تزئین شده است. قاب ، تیونرها و تارها با قطعات چوبی قدیمی مرمت شده اند. تصاویر تزئین شده زیر سر گاو ، شیرها و گوزن هایی را نشان می دهد .

 چنگ نقره ای مربوط به 2600 سال پیش از میلاد. گورستان سلطنتی اور مربوط به تمدن ایلامی که بعداً در ایران بزرگ جای گرفت و در حال حاضر در جنوب عراق قرار دارد.

چنگ

نی

 

ساز نی، با توجه به اینکه با حداقل امکانات بوجود می آمده، به عنوان یکی از کهن ترین سازها به شمار می رود. یافتن اینکه کدام تمدن یا کدام منطقه صاحب اولیه آن بوده کاری دشوار و البته تخصصی است. این ساز به هر منطقه ای که وارد شده، مردمانش آن را به عادات و سنتهای خود آغشته کرده اند و آن را در بین خود پذیرفته اند. به این ترتیب دیده می شود که این ساز در میان اقوام تمدن های مختلف، شکل و شمایل و در نتیجه صدایی متفاوت دارد.

نی

 

شکل ساز:

 

نی در کتاب سازشناسی ایرانی (نوشته ارفع اطرایی و محمدرضا درویشی) اینطور تعریف شده:

"نی، از سازهای بادی کهن و از جنس گیاه نی است که طول آن از شش گره و هفت بند تشکیل شده و به همین دلیل آن را "نی هفت بند" می گویند. هنگام نواختن، هوا از دهانه ی نی وارد می شود و با انگشت گذاری بر سوراخ ها و با تغییر فشار هوا، صداهای مختلف به وجود می آیند. نوازنده، نی را بصورت عمودی در دست می گیرد و دهانه ی آن را بین دو دندان جلو و یا بین لب ها قرار می دهد و در آن می دمد. بخش زیادی از هوای دمیده شده، از سوراخهای باز نی خرج می شود و نوازنده با انگشتهای هر دو دست، سوراخ ها را باز و بسته میکند. ممکن است نوازنده هنگام نواختن دست راست را بالای دست چپ قرار دهد و برعکس. هنگام ساختن نی، روی گره ها را با نوار می پوشانند و بر سر دهانه و انتهای نی لوله ی استوانه ای کوتاهی به طول تقریبی ۷ سانتی متر و هم قطر ضخامت نی، از فلز برنج قرار می دهند. طول نی حدود ۳۰ تا ۶۵ سانتی متر و قطر آن حدود 1.5 تا ۳ سانتی متر است و تعداد ۵ سوراخ در طرف جلو و یک سوراخ در قسمت عقب نی ایجاد می کنند. هرچه لوله ی ساز باریکتر و کوتاه تر باشد صدای آن زیر تر است و برعکس. نی در اندازه های مختلف تهیه می شود و ساز تکنوازی است و نمی توان آن را کوک کرد. بدنه ی اصلی این ساز چون در طبیعت رشد می کند، دو نی کاملا از هر جهت همسان، کمتر به دست می آید و به همین دلیل، با انتخاب طول و قطر آن، از هر پرده ای می توان نی داشت.

 

وسعت

 

وسعت معمول صدای نی حدود دو اکتاو و نیم است. مثال های زیر برای نی منطبق با دیاپازون است که به طور طبیعی فاقد صدای «سی» روی خط سوم حامل است. وسعت نی به چهار منطقه ی صوتی، شامل صدای بم و بم نرم، صدای اوج، صدای غیث، و صدای ذیل (پس غیث) تقسیم می شود.

 

سخن پایانی:

یکی از فرزندان نی، ساز فلوت است. این ساز به مرور زمان و با تغییراتی که در ساختار سازهای نی چوبی داده شد، تبدیل به فلوت امروزی با کلید ها و جنسی متفاوت شد و در نتیجه صدایی متفاوت از نی ایجاد می کند که می توان گفت صدایی به همان زیبایی و نیز مستقل از نی دارد. آیا نواختن این سازها را آموخته اید؟

 

 پیشنهاد می کنیم در کلاسهای نی و فلوت ماژورین شرکت کرده و نواختن این سازهای گوش نواز را با ما تجربه کنید.

منبع: سایت آموزش آنلاین ماژورین

سازهای عجیب

همیشه کار در هنر بسیار جذابیت دارد به طوری که همیشه دنبال خلق و ساختن است. در موسیقی هم خیلی از افراد یا به خاطر صدا یا نواختن یا ساختن ساز ها  بسیار مورد توجه قرار گرفته اند و به خاطر خلاقیت شان مورد توجه قرار گرفته اند و باعث دیده شدن در جامعه و فرهنگ شده اند و اسمشان در تاریخ و موسیقی آن کشور ماندگار شده است.

در اینجا به تعدادی از سازهای عجیب و غریب می پردازیم. به نظر شما در ساخت کدام ساز خلاقیت و تفکر بیشتری بکار رفته است؟

 

ارگ بزرگ استالاک پایپ (The Great Stalacpipe Organ)

 

این ارگ که در یک غار زیرزمینی در ویرجینیا واقع شده، در سال 1956 توسط لِلاند اسپرینکل ابداع شد. این ساز با ضربه زدن به استالاکتیت های قدیمی توسط چکش لاستیکی کار می کند. همه اینها به یک کنسول متصل می شوند که شبیه یک ارگ سنتی است. یکی از اتفاقاتی که در مورد ابداع این ساز می گویند اینست که اسپرینکل این ایده را زمانی به دست آورد که پسرش سرش را به یکی از استالاکتیت ها زد و صدایی مانند همهمه در غار ایجاد کرد.

 

The Great Stalacpipe Organ

یخ های آهنگین (Musical ice)

 

ترج آیسانگست یک درامر و آهنگساز نروژی است. وی با استفاده از یخ های دریاچه های یخ زده، سازهای موسیقی ابداع می کند. ترومپت یخی او صدایی مانند شیپور جنگ را دارد.

لزوماً اینطور نیست که هر قطعه یخ برای این منظور کارایی داشته باشد و  فقط یخ هایی با ساختار میکروسکوپی مناسب، صدایی زیبا ایجاد می کند.

 

Musical ice

 

اتاقک بادی  صوتی آئولوس (Aeolus Acoustic Wind Pavilion)

 

این ساز، یک ساز 10 تنی است که توسط لوک جرام خلق شده است. سیم های بلند از تیرها تا یک قوس فلزی بزرگ کشیده می شوند. هر سیم در باد ارتعاش ایجاد می کند. سپس صدا توسط لوله ها تقویت می شود. در نتیجه صدایی وهم آور و تپنده ایجاد می کند و حجم باد است که تعیین می کند حجم صدای ساز چقدر باشد.

 

Aeolus Acoustic Wind Pavilion

 

درخت آواز خوان زنگ دار (The Singing Ringing Tree)

 

 این مجسمه به ارتفاع 3 متر در ارتفاعات بالای برنلی و بر روی مورهای پنین قرار دارد. این ساز از بادهای غالب غربی که در انتهای لوله ها می وزد استفاده می کند تا صداهایی نامتعارف و دلخراش را در کنار منظره  Crown Point  ایجاد کند. این سازه در سال 2006 توسط معماران مایک تونکین و آنا لیو طراحی شده است.

 

The Singing Ringing Tree

 

ارگ دریایی (Sea Organ)

 

این پروژه جسورانه و بلند پروازانه سعی داشت با استفاده از ساحل بازسازی شده در زادار- کرواسی به عنوان یک ارگ فوق العاده، خود دریا را به یک نوازنده تبدیل کند. لوله های زیر تفرجگاه هنگام برخورد امواج دریا با آنها، واکنش نشان می دهند و صداهایی هماهنگ ایجاد می کنند که موجب استقبال گردشگران از آنجا شده است.

 

Sea Organ

ویولن سل شیپوری (Cello Horn)

 

نامی که خودش، ساز را معرفی میکند. این سازِ ترکیبی، صفحاتی از مجله Popular Science Monthly  را در سال 1936 به خود اختصاص داد. صدایی که با خم شدن سیم ها ایجاد می شد به جای یک بدنه چوبی سنتی، از یک شیپور برنجی خارج می شد و گویی صدایی در بین تار و برنج تولید می کرد.

 

Cello Horn

 

فلوت هایپر باس (Hyperbass Flute)

 

این ساز بزرگترین عضو خانواده فلوت است که بیش از 15 متر لوله دارد. این یک ساز نسبتاً جدید است و طبق گزارشات اولیه، صدای آن از آنجا که کمی مانند غرش است، در حال بررسی و اصلاح است.

 

Hyperbass Flute

 

پهپاد هورنوکوپی (Hornucopian dronepipe)

 

این یک ابزار چاپ سه بعدی است که توسط استودیو MONAD ، اریک گلمبرگ و ورونیکا زاکربرگ همراه با اسکات اف هال (نوازنده) طراحی شده است.

Hornucopian dronepipe

 

Octobass

 

این سازه در سال 1850 توسط طرفدار سازهای زهی عظیم  Jean-Baptiste Vuillaume ساخته شد. این یک کنترباس با صدای بلند است که 3.48 متر ارتفاع دارد. در این دستگاه،  نواختن با دست بسیار سخت است و پدالهای پایی روی آن تعبیه شده تا این کار را ممکن سازد. و شباهتی به سازهای خانواده ی ویولن دارد

 

Octobass

 

Sharpsichord

 

هنری داگ یکی از جالب ترین عناوین شغلی تاریخ را دارد - مجسمه ساز صدا. داگ در نقش شگفت انگیز خود به عنوان مجسمه ساز صدا ، ساز مشابهی با صدای عجیب به نام Sharpsichord را ابداع کرد. این در واقع یک چنگ سنجاق دار بزرگ است که شامل 11 سیلندر است و سنجاق ها هنگام چرخش به سیم های داخلی برخورد می کنند و تولید نوا می کنند.

 

Sharpsichord

سخن پایانی:

 

هر چیزی در این دنیا وظیفه و هدفی دارد. آیا تا به حال به این فکر کرده اید که وظیفه موسیقی چیست؟

فکر می کنید کدام ساز کاربردی تر است؟ و از این میان کدام ساز بهتر به آن چیزی که شما از ساز انتظار دارید، می پردازد؟

منبع: سایت آموزش آنلاین ماژورین

 

 

 

زبان روسی

روسیه کشوریه که با محض شنیدن اسمش یاد آب و هوای به شدت سردش و جاذبه‌های گردشگریش میفتیم (البته دخترای خوشگلشم جای خودشون رو دارن) روسیه یکی از وسیع‌ترین کشورای جهانه و جزو پرقدرت‌تریناش و خب قطعا چنین کشوری زبان غنی و قویی داره زبانی که حدود 258 میلیون نفر به آن یعنی  روسی صحبت می‌کنن؛البته ازین نکته نباید غافل شد که روسی جزو زبان‌های دشوار برای یادگیریه اما این چیزی از جذابیت این زبان و ادبیات شاهکار این کشور کم نمیکنه در ادامه به حقیقت‌های جالبی راجع‌به این زبان میپردازیم

 

1.     زبان فضایی:

 

جالب است بدانید که فضانوردان ملزم به یادگرفتن زبان روسی هستند؛ چرا که سیستم رایانه‌ای در ایستگاه فضایی بین‌المللی از هر دو زبان انگلیسی و روسی استفاده می‌کند. فضانوردانی که به ایستگاه فضایی سفر می‌کنند؛ باید سفینه‌ی سایوز را کنترل کنند که با زبان روسی کار می‌کند. آن‌ها برای سفر کردن با سایوز باید به قزاقستان نیز بروند. یک شخص روسی زبان فرماندهی فضاپیما را بر عهده دارد و همینطور بیشتر خدمه هم به این زبان صحبت می‌کنند.

 

2.     الفبای سیریلیک:

 

در شکل نوشتاری، زبان روسی از الفبای سیریلیک استفاده می‌کند. اما در حقیقت این الفبا را از یونان، در قلمروی امپراتوری بلغارستان وام گرفته است. برخی از این حروف به الفبای انگلیسی شبیه‌اند؛ گرچه تلفظ متفاوتی دارند.

 

3.     زبان روسی در 47 ایالت آمریکا:

 

ایالات متحده‌ی آمریکا یک کشور چند زبانه محسوب می‌شود. پس تعجبی ندارد اگر بگوییم که زبان روسی در بخش‌های زیادی از این کشور رواج دارد. یعنی حدود 900000 نفر در ایالاتی از جمله نیویورک، کالیفرنیا، واشنگتن، ایلینوی، نیوجرسی، پنسیلوانیا و فلوریدا روسی صحبت می‌کنند.

 

4.     شمار واژگان محدود:

 

زبان انگلیسی دربرگیرنده‌ی بیش از یک میلیون کلمه است، این در حالی است که زبان روسی تنها حدود دویست هزار واژه دارد. اما با این وجود مشکلی در بیان معانی و منظور خود ندارند. چرا که بسیاری از کلمات دارای معانی متعددی هستند و همین هم باعث شده است که آن‌ها فقط حدود 2500 واژه را به کار ببرند!

 

5.     تمایز دادن رنگ آبی:

 

مردم روسیه رنگ آبی را به دو گروه تقسیم می‌کنند؛ آّبی روشن(goluboy) و آبی تیره(siniy). مطالعات انجام شده بر تعدادی شرکت‌کننده‌ی روس و انگلیسی حاکی از آن است که روس‌ها در مقایسه با انگلیسی‌ها، سریع‌تر تفاوت میان طیف‌های مختلف رنگ آبی را متوجه می‌شوند. نکته‌ی جالب‌تر آن که آن‌ها حتی قادرند؛ تفاوت بسیار جزئی میان رنگ‌های آبی را نیز تشخیص دهند.

 

6.     انگلیسی زبان‌ها تنها ده درصد از روسی را متوجه می‌شوند:

 

حتی اگر روسی و انگلیسی از یک خانواده‌ی زبانی هم باشند؛ باز هم به زیرشاخه‌ها‌ی متفاوتی تعلق دارند و همین واقعیت بیانگر این است که چرا انگلیسی زبان‌ها درصد کمی از روسی را متوجه می‌شوند.

 

7.     فعل اسنادی "بودن" فقط در زمان‌های گذشته و آینده:

 

بعضی زبان‌ها مثل فارسی و اسپانیایی، روش‌های مختلفی برای بیان فعل "بودن" دارند.در حالی که زبان روسی این قابلیت را فقط در مورد زمان گذشته و آینده داراست.

 

8.     صفت‌های یک سیلابی:

 

بسیاری از کلمات روسی فقط یک بخش یا حتی یک حرف دارند؛ با این حال همه‌ی صفات دو یا چند سیلاب دارند؛ به جز" злой" به معنای عصبانی.

 

9. نام خانوادگی، تابع جنسیت:

 

نام‌های روسی از یک نام و نام خانوادگی به انضمام یک نام مستعار تشکیل می‌شوند. اما نکته‌ی جالب توجه آن‌ جاست که در ساختار نام خانوادگی، نام پدر به علاوه‌ی یک پسوند متفاوت برای دختر و پسر قرار دارد. به این ترتیب که اگر فردی به نام ایوان، یک دختر و پسر داشته باشد؛ نام خانوادگی دخترش" ایوانوونا" و نام خانوادگی پسرش "ایوانوویچ" خواهد بود.

 

10. جای خالیِ O”":

 

در سال 1969 "ژرژ پرک"، رمانی با عنوان “disparition”نوشت. شاید بتوان گفت که عجیب‌ترین ویژگی این کتاب این بود که حرف e اصلا در آن وجود نداشت! هنگامی که این رمان توسط "والری کازلوف" در سال 2005 به روسی نیز ترجمه شد؛ هیچ حرف o در آن به چشم نمی‌خورد!

 

11. نامی عجیب برای آلمانی‌ها:

 

روس‌ها با یک عنوان عجیب از آلمانی‌ها یاد می‌کنند: "немецкий"؛ به معنی "کسی که نمی‌تواند صحبت کند." ریشه‌ی این واژه یک کلمه‌ی روسی به معنای "بی‌صدا" شناسایی شده که در بعضی موقعیت‌ها، معنی "احمق و بی‌خاصیت" هم می‌دهد. در ابتدا، این کلمه به همه‌ی خارجی‌هایی که روسی صحبت نمی‌کردند؛ اطلاق می‌شد. اما از آنجایی که سهم بیشتر این خارجی‌ها، آلمانی‌ها بودند؛ با گذشت زمان این عنوان تنها به آن‌ها اختصاص یافت و تا امروز هم همراه‌شان مانده است.

 

12.ضمایر حیاتی:

 

در زبان روسی، یک مرز باریک میان افعال و ضمایر رسمی و غیررسمی وجود دارد. با در نظر گرفتن این موضوع که رعایت کردن آداب و رسوم گفت و گو برای این فرهنگ بسیار مهم است؛ توصیه می‌شود که حتما بر این حیطه از دستور زبان مسلط باشید! ضمایر رسمی در برخوردهای اولیه و ضمایر غیر رسمی برای مکالمات دوستانه.

 

13. مراقب تاکید هایتان باشید:

 

یکی از ویژگی‌های زبان روسی که شاید هم کمی یادگیری آن را دشوار می‌کند؛ واژه‌های هم‌آوا است. به این ترتیب که دو کلمه با ظاهر یکسان، و تلفظی که تا حد زیادی مشابه است؛ با توجه به اینکه هنگام ادا شدن، بر کدام سیلاب آن‌ها تاکید می‌گذاریم؛ معنای متفاوتی دارند. مثلا، یک کلمه‌ی واحد هم‌زمان می‌تواند به این دو شکل معنی دهد: "من پرداخت می‌کنم"؛ "من گریه می‌کنم."

 

سخن پایانی:

 

در این نوشتار کوتاه به بررسی برخی از حقایق جالب و کم‌تر شنیده شده درباره‌ زبان روسی پرداختیم. آموختن هر زبانی برای ما دری است به سوی یک جهان جدید با فرهنگی منحصر به فرد. امید داریم که در این مسیر موفق باشید.


منبع : وبلاگ ماژورین

انواع گیتار الکترونیک

انواع گیتار الکترونیک

برای همه‌ی ما پیش اومده که تو کوچه و خیابون افرادی رو دیدیم که یه گیتار تو دستشونه و مشغول نواختنش هستن و یا اصلا گیتار رو تو کیف مخصوصش قرار دادن و مشغول راه رفتن، صحبت با دوستشون و ... هستن . اما تاحالا فکر کردید که آیا تمامی این گیتارها یک‌نوعند یا به چند دسته تقسیم می‌شند؟آیا  صدا و نوع نواختن این گیتارها شبیه همه؟ اگه این سوالا براتون پیش اومده با ما تا انتهای مقاله همراه باشید.

اول از همه اینو بگم که تنوع صدا تو گیتار به قدریه که اگه بخوایم آهنگ‌های متفاوت از هم را بنوازیم کافیه گیتارمون رو کنار گذاشته و گیتار دیگری برداریم! یعنی ما با یکی از غنی‌ترین سازها از لحاظ تنوع رو به رو هستیم

مسلما برای یه نوازنده‌ی حرفه‌ای گیتار انتخاب ساز مناسب کار سختی نیست و به راحتی میتونه از بین ده‌ها ساز گیتار با صدای مختلف بهترینش رو برای اون قطعه و یا اجرا، انتخاب کنه اما برای یه نوازنده‌ای که اول راهه انتخاب ساز مناسب یکی از چالش‌برانگیزترین انتخاباست.

 

3 نوع گیتار الکتریک کدامند؟

سه نوع اصلی گیتارهای الکتریک بدنه تو پر، بدنه توخالی و نیمه توخالی هستند:

 

1 بدنه تو پر

این گیتارها بدنه‌هایی دارند که از یک قطعه چوب سخت یا (معمولاً) چند قطعه چوب به هم چسبانده تشکیل می‌شوند.

2 بدنه تو خالی

گیتارهای توخالی با استفاده از روش‌هایی مشابه روش ساخت گیتارهای صوتی ساخته می‌شوند. همانطور که از نامش پیداست، داخل آنها خالی است.

3 بدنه نیمه توخالی

اینها دارای یک بلوک مرکزی سخت همراه با دو طرف توخالی هستند. این مدل گیتار دارای بسیاری از مشخصات تونال گیتارهای توخالی هستند، اما به همین راحتی باز نمی‌شوند.

 

گیتارهای بدنه تو پر

گیتارهای الکتریک بدنه تو پر امروزی رایج ترین سبک موجود در بازار هستند.Fender اولین فروشنده عمده این نوع از گیتارها بود که بعداً به Telecaster تبدیل شد. این مدل در مقایسه با سایر سازهای الکتریکی که قبل از آن در بازار موجود بودند بسیار ساده بود اما طراحی اصلی آن هنوز در سازهای تو پر امروزی دیده می‌شود.

گیتارهای بدنه تو پر از قطعه چوب مسطحی ساخته می‌شوند که به آن تخته گفته می‌شود و برش دقیق آن به شکل دلخواه گیتار است. در سازهای گرانتر، این تخته یک تکه یکدست چوب است، اما بدنه بسیاری از انواع دیگر گیتار از دو یا چند قطعه از همان گونه‌های چوبی که بهم چسبانده شده اند ساخته می شود.

 تولید کننده ساز معمولا یک‌سری انتخاب‌های خاصی را در نظر می‌گیرد که طراحی کلی ساز را تعیین می‌کند، در حالی که روشهای مختلف بی شماری برای ساخت یک گیتار بدنه تو پر وجود دارد.

مطمئناً بدنه‌های عجیب گیتارهایی مانند Gibson Flying V، Ibanez Destroyer، Dean ML و Jackson Rhoads را دیده اید که ممکن است کمی فضایی به نظر برسند اما حتی این گیتارهای عجیب و غریب هم طبق همان اصول اولیه‌ی طراحی هر گیتار بدنه توپری ساخته شده‌اند. 

 

گیتار الکتریک بدنه توخالی

در دهه 1930، گیتاریست‌های موسیقی جاز و گروه‌های بزرگ به استفاده از گیتار الکترونیک روی آوردند تا بتوانند با حجم صدایی که دیگر سازهای روی صحنه تولید می‌کردند به رقابت بپردازند.

 سازهای الکتریک اولیه گیتارهای توخالی و بزرگی بودند که از یک صفحه قوس دار تشکیل می‌شدند و  به قدرت صدای خواننده نیز کمک می‌کرند. آنها دارای سوراخ‌های f برای تسهیل تقویت صدا و سوکت‌های ابتدایی بودند که اجازه می‌داد گیتار به یک سیستم تقویت خارجی متصل شود.

گیتارهای الکتریک از آن زمان تاکنون مسیری طولانی را طی کرده اند و امروزه دارای طراحی‌های مختلفی هستند؛ اما هنوز هم می‌توانید جعبه‌های بزرگ جاز بدنه توخالی را پیدا کنید که صدایی همانند همان گیتارهای قدیمی‌دارند. چنین گیتارهایی بیشترین استفاده را برای نوازندگان جازی دارند که به دنبال صدایی گرم و چوبی هستند. البته، این فناوری در طی هشتاد سال گذشته بسیار پیشرفت کرده است، اما این سازها هنوز هم همان حس و حال قدیمی‌خود را حفظ کرده‌اند. از این سازها به عنوان نیمه آکوستیک  نیز یاد می‌شود.اما این گیتارها یک مشکل اساسی دارند؛ با افزایش صدا، گیتارهای توخالی به انعکاس حساس می‌شوند. به همین خاطر بود که گیتارهای بدنه نیمه توخالی برای رفع این مشکل طراحی شدند و تا حدی به حل آن کمک کردند.

 

گیتارهای بدنه نیمه توخالی

طرح‌های نیمه توخالی مشابه گیتارهای بدنه توخالی هستند اما به طور معمول بدنه‌های نازک تری دارند که در داخل آن یک بلوک چوبی مرکزی قرارمی‌گیرد و کمک می‌کند تا بازخورد گیتار را کنترل کنید در حالی که برخی از مشخصات تونال مشابه یک بدنه توخالی را به ساز می‌دهند. این نوع گیتار تقریباً در هر ژانر موسیقی، به استثنای متال سنگین، با موفقیت استفاده شده است.

گیبسون ES-335 نمونه ای از یک طرح نیمه توخالی است که برای اولین بار در سال 1958 ظاهر شد و تا به امروز محبوبیت دارد. بسیاری از سازندگان از الگوهای اولیه این ساز پیروی می‌کنند، اما نسخه‌های دیگری از گیتارهای بدنه نیمه تو خالی نیز وجود دارد.

به عنوان مثال، Fender Thinline Telecaster یک گیتار نیمه توخالی است که خیلی بزرگتر از یک Telecaster استاندارد نیست، اما از یک ساختار نیمه توخالی با حفره‌های f برخوردار است. برای بسیاری از نوازندگان این گیتار ترکیبی از بهترین خصوصیات این دو نوع مختلف از گیتارهای الکتریک است.

منبع : وبلاگ  ماژورین

 

فلوت


فلوت

 

علاقه‌مندان به موسیقی می‌دانند که فلوت یکی از خوش صداترین و اساسی‌ترین سازهای بادی ارکستر‌ می‌باشد..

در این مقاله سعی داریم شما را بیشتر با این ساز آشنا کنیم..

اجزای ساز

 

ساز فلوت از سه قسمت اصلی "سر"،"بدنه"و "پایه" تشکیل شده و از چوب یا فلزاتی نظیر مس،روی و حتی طلا ساخته میشود و طول آن متغیر است اما به طور تقریبی 66 سانتیمتر و قطر آن 2.5 سانتیمتر می‌باشد.

سر یا head: قسمت بالایی ساز است و در واقع محلی است که صفحه لب(دهانه) و سوراخ اصلی دمیدن در آن قرار دارد.

بدنه یا body : فاصله ی بین سر و پایه را تشکیل میدهد که بیشترین قسمت ساز است و در طول آن سوراخ هایی ایجاد شده که با سوراخ گیر پوشیده شده‌اند.

پایه یا foot : آخرین قسمتی است که بر روی آن کلید ها و میله‌هایی قرار دارد این قسمت با گذشت زمان به ساز اضافه گردید و دو و نیم پرده به وسعت آن افزود.

 

تاریخچه

 

این که بیشتر سازهایی که امروزه نواخته می شوند به گذشته تعلق دارند، یک امر طبیعی هست ،اما اگر بگوییم که اولین فلوت های ساخته شده از جنس عاج ماموت و استخوان کرکس بوده اند ، بهتر به قدمت این ساز پی میبریم.

شاید آوای عبور باد از میان نی های توخالی یا شاید صدای گوش نواز دمیدن در یک نی شکسته بوده است، که سکوت عصر حجر را شکست و انسان هنردوست نخستین را ، مشتاق به اختراع این ساز کرد.

در میان ابزارهای موسیقی که باستان شناسان و مورخان در غارها پیدا کردند، فلوت استخوانی پنج سوراخه که در غار هول فلس در تپه های غرب اولم یافت شد، کاملترین نمونه از آن سازهاست

 

انواع فلوت

برای معرفی انواع فلوت بهتر است آنها را به دو دسته ی بومی و عمومی تقسیم بندی کنیم که انواع عمومی آن شامل فلوت پیکولو ، فلوت آلتو ، فلوت باس ، فلوت استاندارد ، کلاسیک و... بوده

و انواع بومی آن مانند : پن فلوت ، اوکارینا ، انواع فلوت های چینی (پاکسیکو ، دیزی ، شیائو و...) فلوت عربی ، ایرلندی ، آمریکایی و… می باشد.

ما در این مقاله دو نمونه از مشهور ترین فلوت ها را بررسی می‌کنیم.

اوکارینا

اوکارینا سازی باستانی و از دسته فلوت های بومی هست که ریشه‌اش به چین برمیگردد و جنس آن معمولا سفال است اما با پلاستیک، چوب، شیشه و فلز نیز ساخته میشود.

تعداد سوراخ های اوکارینا از 4 تا 13 سوراخ متغیر است.

پن فلوت

 شاید جالب ترین قسمت در مورد این ساز فلسفه ی نامش باشد که چون ساز مورد علاقه "پن pan"، خدای حامی چوپانان و گله‌ها در یونان باستان به شمار می‌آمد، چنین نامگذاری شد.

این ساز بر اساس قوانین "لوله های صوتی بسته"، و معمولا با ده یا بیش از ده نی که به ترتیب طول و گاهی قطر کنار هم چیده شده‌اند ساخته میشود.

با اریب گرفتن ساز و حرکت فک، نوازنده این ساز قادر است، تمامی صداهای زیر و بم را اجرا کند به عبارتی اگر نوازنده ماهر باشد ،میتواند در هر میزان و کلیدی بنوازد و محدودیتی وجود ندارد.

 

چند تن از بهترین نوازنده های فلوت

جین بکسترسر ژان باختر سر (Jeanne Baxtresser:):

فقط یک نابغه ی موسیقی مانند، ژان باختر سر می تواند در چهارده سالگی ارکستر برگزار کند. این نوازنده ی تکرار نشدنی به مدت 15 سال فلوت نواز اصلی ارکسترهای معروف جهان مانند ارکستر فیلارمونیک نیویورک بود.

 

مت ملوی (Matt Molloy)

داشتن سبک منحصر به فرد از بارزترین ویژگی های مت ملوی است و سبک و شیوه ی او الهام بخش بسیاری از نوازندگان فلوت بوده و می باشد.

 

بابی همفری (Bobbi Humphrey)

بابی همفری،نوازنده ای که به او لقب بانوی اول فلوت داده شده است، او در کارنامه ی کاری خود همکاری با هنرمندان بزرگی مانند استیوی واندر (Stevie Wonder)، لی مورگان (Lee Morgan ) و... را دارد.

 

منبع: وبلاگ ماژورین