از زمانی که فیلم به وجود آمد تا به امروز شاهکار هایی را دیدیم که باعث انقلابی در خود شده است. بسیاری از این فیلم ها را اگر با زبان اصلی ببینیم باعث یاد گرفتن زبان آنها می شویم و باعث بهتر فهمیدن موضوع اصلی فیلم می شوید و باعث این می شود که با نوع زندگی ادم ها در جاهای مختلف آشنا شویم.
یکی از شیرین ترین زبانها، زبان فرانسوی است. زبانی آهنگین که شباهت حروفش به حروف انگلیسی، از استقلال آن کم نمی کند. یادگیری و همچنین آموزش زبان فرانسوی نیازمند تلاش و حوصله فراوان است تا اینکه زبان آموز به جایی برسد که بتواند کم کم روی پای خود بایستد و متن و محتوای مطالبی که به زبان فرانسوی می خواند را درک کند. یکی از چیزهایی که در آموزش زبان و یادگیری زبان بسیار کمک کننده است، خواندن کتاب و تماشای فیلم است. بیایید با هم چند تا از فیلمهای محبوب فرانسوی را مرور کنیم. آیا شما آنها را تماشا کرده اید؟ و اگر پاسختان مثبت است، آنها را به چه زبانی دیده اید؟
معرفی سه فیلم فرانسوی:
سال ساخت: ۲۰01
آملی پولن دختری متولد سال 1974 است و توسط والدین عجیب و غریبی پرورش یافته که به اشتباه تصور می کنند او عارضه قلبی دارد و تصمیم می گیرند به او در خانه آموزش دهند. آملی برای کنار آمدن با تنهایی خود دارای تخیل فعال و شخصیتی پر جنب و جوش است. وقتی او شش ساله است ، مادرش ، آماندین ، هنگامی که یک گردشگر کانادایی از پشت بامی بیرون می پرد و بر او فرود می آید، کشته می شود. در نتیجه ، پدرش رافائل بیشتر و بیشتر از جامعه کنار می رود. آملی در سن 18 سالگی خانه را ترک می کند و به عنوان پیشخدمت در کافه ای مشغول به کار می شود.
در آگوست 1997 او به طور تصادفی یک جعبه فلزی قدیمی از یادگاری های دوران کودکی پسری را پیدا می کند. این جعبه نشان می دهد که آن پسر چند دهه قبل در آپارتمان آملی زندگی می کرده است. آملی تصمیم می گیرد او را پیدا کند و جعبه را به او بازگرداند. او به خودش قول می دهد که اگر او را خوشحال کند ، زندگی خود را وقف شاد کردن دیگران نماید
یک زوج مرفه پاریسی ، آن و ژرژ لوران ، یک نوار ویدئویی را در املاک خود پیدا می کنند. فیلم نشان می دهد محل سکونت آنها ساعت ها تحت فیلمبرداری بوده و از اینجا متوجه می شوند که تحت نظر هستند. آنها علت موضوع را نمی فهمند و مردد هستند که آیا این کار دوستان پسر 12 ساله شان است، یا کار طرفداران ژرژ ، که مجری یک برنامه تلویزیونی است.
فیلم دومی به دست آنان می رسد، همراه با یک نقاشی کودکانه از فردی که از دهانش خون جاری است. تصویر های مشابهی نیز به محل کار ژرژ و مدرسه پسرشان ارسال می شود. آنها با ناراحتی به پلیس مراجعه می کنند ولی پلیس می گوید که این فیلم ها را نمی توان بعنوان چیز خطرناکی تلقی کرد. شبی که آنها یک مهمانی برپا کرده اند، فیلم دیگری به دستشان می رسد با نقاشی مرغی که از گردنش خون جاری است
فیلم موزیکال انگلیسی زبان که فرانسه سال 1815 را به تصویر می کشد. داستان این فیلم برگرفته از رمان بینوایان ویکتور هوگو است.
زندانی فرانسوی ژان والژان پس از طی دوران حبس 19 ساله خود، به جرم سرقت نان برای خواهرزاده اش، از زندان تولون آزاد می شود. وضعیت مشروط آزادی وی مانع از یافتن کار یا محل اقامتی برای او می شود ، اما اسقف مهربانی به او پناه می دهد. والژان تعدادی از ظروف نقره وی را می دزدد و توسط پلیس دستگیر می شود ، ولی اسقف ادعا می کند که نقره ها را خودش به والژان داده است و حتی والژان فراموش کرده که باقی آنها را هم با خود ببرد. در نتیجه والژلان آزاد می شود. سپس اسقف به او می گوید که از آن نقره ها برای آغاز یک زندگی صادقانه استفاده کند... والژان هویت جدیدی برای خود انتخاب می کند و تصمیم به کمک به دیگران می گیرد، با عنوان شهردار مادلن.
هشت سال بعد ، والژان صاحب کارخانه ای شده و شهردار مونترویل ، پاسکاله است. تا اینکه ژاور ، که قبلاً نگهبان زندان تولون بوده ، به عنوان رئیس پلیس جدید منصوب می شود. یک روز ژاور می بیند که شهردار مادلن چطور کارگری را که زیر گاری گیر کرده نجات می دهد، به هویت واقعی او شک می کند، چون تنها یک نفر بوده که چنین قدرتی داشته، ژان والژان
سخن آخر:
شما کدامیک از این فیلمها را دیده اید؟ کدام یک را بیشتر دوست داشتید؟ کدامیک را برای آشنایی بیشتر با زبان فرانسوی به دیگران توصیه می کنید؟
اگر یادگیری زبان فرانسه، یکی از علایق شماست یا حتی به دلیل شرایط کاریتان یکی از کارهای لازم برایتان است، می توانید با شرکت در کلاسهای آموزش زبان فرانسه ماژورین، از کلاسهای مدرسین با تجربه بهره مند شوید و به این علاقه یا الزام پاسخ دهید.
ماژورین کمکت می کنه
منبع: وبلاگ ماژورین
مصر کشوری غنی در افریقا که در زمان خود شهره خاص و عام بود و نیمی از کشور ها زیر حکومت فرعون ها بود . کشوری که همیشه زیر نظر جادوگران می گذشت و یکی از تفریحات فرعون ها بود که وقت خود را به دیدن جادوی جادوگران بگذارند. وقتی هم پادشاهان میمرند نفرین هایی گذاشته می شد که کسی نتواند زنده از آنجا در بیایید.
در اینجا داستان هایی را در مورد مرگ هایی که با عنوان نفرین مصر باستان معروف شده اند، برای شما می آوریم.
در سال 2007 یک عتیقه مصری همراه با یادداشتی به سفارت آلمان در مصر ارسال شد ، یادداشتی از فرستنده ناشناس که اعتراف می کرد از زمان سرقت آن چیزی جز درد و رنج برای او و خانواده اش وجود نداشته است.
ظاهراً سارق یادگار را هنگامی که در مصر بود دزدید و با خود به آلمان برده اما ناگهان به بیماری ناشناخته ای مبتلا می شود. نویسنده نامه گفته بود که او تب کرده، فلج شده و سرانجام جانش را از دست داده است.
این عتیقه دزدیده شده، توسط پسر ناتنی آن مرد به مصر پس فرستاده شد.
هشدار روی مقبره توتعنخآمون می گوید: "مرگ با بالهای سریع به سراغ کسی خواهد آمد که آرامش شاه را بر هم زند."
چیزی که توسط لرد کارنارون مصرشناس و کاشف هوارد کارتر نادیده گرفته شد، وقتی که در سال 1922 تصمیم گرفتند قبر توتعنخآمون را باز کنند .
لرد کارنارون پشتیبان مالی تیم بود و 4 ماه پس از باز کردن قبر درگذشت. نکته جالب این است که او بر اثر گزش پشه روی گونه اش مرد و گفته شده وقتی او جان باخته ، تمام چراغ های خانه اش خاموش شده است.
در این حادثه هیچ کس فوت نکرد ولی حوادث دیگری رخ داد... سِر بروس اینگهام دوست هاوارد کارتر بود (یادتان هست که در مورد قبلی از او نام بردیم؟! کسی که ظاهرا برای باستان شناسی به مصر رفته بود ولی از قضا آثار باستانی را برای دوست و آشناهای خودش ارسال می کرده!!). اینگهام در کمال شگفتی هدیه ای از دوست خود دریافت کرد. هدیه ای غریب و وحشتناک.
این یک دست مومیایی شده بود که دستبندی به دست داشت و روی آن نوشته شده بود: "لعنت بر کسی که بدن من را حرکت می دهد." چند روز بعد خانه اینگهام به طور کامل سوخت و پس از بازسازی خانه ، سیل دوباره آن را خراب کرد.
راستی به نظرتان جاب نیست که در هیچ کدام از این دو مورد اتفاقی برای کاشف هوارد کارتر گزارش نشده است!؟
یک فرد ثروتمند آمریکایی به نام جورج جِی گولد یک سال پس از کشف آرامگاه توتعنخآمون وارد آن شد. وی به محض خروج از قبر بیمار شد، او هرگز بهبود نیافت و بعداً بر اثر ذات الریه درگذشت.
اتفاق عجیبی هم برای سِر آرچیبالد رید افتاد. رادیولوژیستی که حتی در آن سفر نبود. آرچیبالد رید فقط مومیایی توتعنخآمون را به اشعه ایکس داد، او روز بعد از دریافت مومیایی بیمار شد و کمتر از یک هفته بعد درگذشت.
آرون اِمبر ، مصرشناس آمریکایی در خانه خود که در حال سوختن بود، جان باخت. این اتفاق در حالی افتاد که او می توانست همراه خانواده اش از خانه در حال سوختن فرار کند، اما او برای حفظ کردن اسنادی که روی آن کار می کرد به داخل خانه برگشت. اسنادی با عنوان "کتاب مصری مردگان".
هیو ایولین وایت باستان شناس که از نفرینی که جان چند تن از دوستان و همکارانش را گرفته بود وحشت زده بود، در خانه اش خودکشی کرد.
گزارش های ضد و نقیض حاکی از آن است که وی یادداشتی بر جا گذاشته است که در آن آمده است: "من تسلیم نفرینی شدم که مرا مجبور به ناپدید شدن می کند."
در سال 1971 مصرشناس والتر برایان امری مجسمه کوچکی را از اوزیریس ، خدای مرگ، در ساکارا پیدا کرد. او آن را به دفتر حفاری آورد ، اما پس از رفتن او به دستشویی ، دستیارش سرو صدایی شنید و پس از آن امری را در حالت فلج پیدا کرد. امری روز بعد پس از تشخیص فلج در سمت راست تمام بدنش، درگذشت.
این داستان مربوط به کاشف و مصر شناس مصری زَهی هواس است. روزی اشیائی را از یک سایت باستان شناسی به نام "کوم ابو بیلو" حمل می کرد ، عمه اش فوت کرد. یک سال بعد و در همان روز عمویش درگذشت. سال بعد مرگ پسر عموی او بود ، اما مرگها پس از آن متوقف شد. هاواس هنوز به وجود نفرین اعتقاد ندارد.
ماژورین، کمکت می کنه.
منبع: سایت آموزش آنلاین ماژورین
یادگیری زبان کرهای را چگونه آغاز کنیم؟
!شاید دشواری زبان چینی باعث شده که فکر کنیم ربان کرهای یکی از دشوارترین زبانها باشد اما برخلاف تصور اکثریت مردم، زبان کرهای یکی از آسانترین زبانهای دنیا برای یادگیری است، همچنین از متن نوشتاری کرهای میتوان به عنوان یکی از ساده ترین نوشتارها بین تمامی زبانهای جهان نام برد.پس ما میتوانیم با کمی تلاش پای خودمان را به سرزمینهای غذاهای خاص و خوشمزه و صبحهای آرام باز کنیم.
ما در ادامه مقاله یادگیری زبان کرهای را به سه مرحله ساده با نکات مفید تقسیم کردهایم.
پس از یادگیری الفبای زبان کرهای، مرحله بعدی فراگیری لغات است. جمله معروفی وجود دارد که میگوید: شما واقعاً فقط به 500 کلمه نیاز دارید. ۵۰۰ کلمه معادل ۱۰ کلمه در هفته در یک بازه زمانی کمتر از یک سال است! شاید این جمله کمی اغراقآمیز به نظر برسد، اما واقعا امکانپذیر است. اگر از این ایده خوشتان آمد، یادگیری زبان کرهای را با هدف 10 کلمه در هفته شروع کنید.
گاهی اوقات تصمیمگیری برای یادگیری واژگان دشوار است، در اینجا است که دستهبندیهای کلمات به کمک شما میآیند (بهعنوانمثال کلمات مرتبط به احوالپرسی، احترام، غذا، حیوانات، صفتهای رایج، حملونقل). شما همچنین میتوانید از فرهنگ عامیانه (Pop Culture) برای فراهمسازی کلمات رایج کمک بگیرید. بهعنوانمثال، با تماشای یک نمایش درام دبیرستانی میتوانید زبان مربوط به بچههای مدرسهای را فرا بگیرید، یا با گوش دادن Kpop زبان عاشقانه را.
یکی دیگر از راههای تعامل با زبان، یادگیری کلمات مرتبط به اشیای موجود در یکی از اتاقهای خانه خود است- بهعنوانمثال کلمات زبان کرهای برای تمام وسایلی که معمولاً در آشپزخانه استفاده میشود (بهعنوانمثال یخچال، توستر، بشقاب، کاسه و غیره).میتوانید یک پرتره از ستاره محبوب K-pop خود را روی یخچال خود بچسبانید تا یادآوری شود هنگام استفاده از وسایل آشپزخانه، نام کرهایشان را بگویید. از دیگر ایدههای آشپزخانه قرار دادن آهنربا یا کارتپستال سوغاتی کره بر روی یخچال، خوردن خوراکیهای کرهای یا حتی نوشتن نام هر وسیله آشپزخانه بر روی تکه کاغذی با Hangul و قرار دادن آن کاغذها بر روی آن وسایل است.
ایجاد عادتهای کوچکی از این قبیل راهی عالی برای تمرین مغز شما بدون نیاز به تلاش بیشازاندازه است؛ و هرچه بیشتر بتوانید با تمرکز بیشتر بر هر آنچه زبان یا فرهنگ کرهای را برای شما جالب میکندعامل سرگرمی را افزایش دهید، تلاش کمتری برای تمرین لازم خواهید داشت.
۲. Hangul را یاد بگیرید
اولین قدم برای یادگیری کرهای Hangul یا همان الفبای زبان کرهای است. اگر میخواهید بهطورجدی این زبان را دنبال کنید، باید توانایی خواندن را در این زبان بدست آورید. الفبای زبان کرهای دارای 24 حرف است: 14 صامت و 10 مصوت.
خوشبختانه، Hangul الفبای بسیار آسانی است. وقتی که برای اولین بار به این الفبا نگاه میکنید، نمیتوانید از آن سر در بیاورید؛ اما هنگامیکه منطق و سادگی آن در تولید کلمات را بیاموزید، در یک بعدازظهر بهکل الفبا مسلط خواهید شد!
Hangul یک الفبای جادویی است زیرا حروف نمادین هستند و صامتها در واقع نمودارهای بسیار سادهای از شکل دهان برای بیان هر صدا میباشند.
مصوتها از سه علامت تشکیلشدهاند: یک نقطه به نمایندگی از خورشید (بهصورت نوشته شده -)، یک خط افقی (ㅡ) به نمایندگی از زمین و یک خط عمودی (|) به نمایندگی از انسانها که زمین و خورشید را به هم متصل میکنند.
بسته به برنامه شخصی خود، باید بتوانید Hangul را طی چند هفته (کمتر!) یاد بگیرید. شما میتوانید فرآیند یادگیری زبان کرهای را با بررسی تمامی حروف در کنار یکدیگر و سپس تقسیم آنها به بخشهای مختلفی بهمنظور به خاطر سپردن آنها آغاز کنید.
یکی از راههای یادگیری زبان کرهای این است که یک هفته را صرف یادگیری هشت مصوت ابتدایی کنید و سپس یک هفته دیگر برای تمرین صدای Y و ترکیبهای مصوت آن وقت بگذارید. سپس میتوانید به سراغ حروف بیصدا بروید و دوباره آنها را به گروههای تقریباً هشتحرفی تقسیم کنید. بهاینترتیب، با صرف ده دقیقه در روز (بهطور متوسط) بهمرور میتوانید Hangul را در مدت کمتر از دو هفته بخوانید.
هنگامیکه حروف جداگانه را کاملاً فرا گرفتید، خواندن کلمات به طرز شگفتآوری راحت میشود. هرچه بیشتر بخوانید (حتی اگر یک کلمه از آنچه که میخوانید را نمیتوانید درک کنید!)، سرعت خواندن شما بسیار بهبود مییابد. شما میتوانید در بیشتر اوقات از طریق رسانههای اجتماعی، بهویژه با دنبال کردن اشخاص کرهای موردعلاقهتان در توییتر و اینستاگرام به تقویت مهارت خواندن خود بپردازید، به خصوص با توجه به این نکته که متون به اشتراک گذاشته شده در این رسانهها بسیار کوتاه هستند.
یادگیری افعال رایج در زبان کرهای، سومین قدم شما برای شروع کار با این زبان است، زیرا افعال مهمترین قسمت هر جمله کرهای هستند. درواقع، در زبان کرهای کاملاً رایج است که یک جمله را کاملاً بیان نکنید و تنها فعل آن را بگویید! بهعنوانمثال، شما میتوانید بهراحتی بگویید «بخور» به معنای «من میخواهم غذا بخورم»، «بیایید غذا بخوریم» یا «آیا میخواهید غذا بخورید؟» و معنی هر جمله را بهطورکلی میتوان از زمینه گفتگو و لحن شما برداشت کرد.
به افعال پرکاربرد در انگلیسی و هر زبان دیگری که بلد هستید فکر کنید، چنین افعالی میتوانند شروع خوبی باشند، برای یادگیری فهرستی از این افعال را بنویسید و آنها را در فرهنگ لغات زبان کرهای جستجو کنید.
مانند سایر واژگان، اگر با فعلهای پرکاربرد شروع کنید، میتوانید بهجای فارسی از کلمات کرهای استفاده کنید. بهعنوانمثال، شما میتوانید به جای استفاده از فعل «بریم»، از کلمه کرهای가자 (کا- جا!) استفاده کنید.
همانند Hangul، عاقلانه است که همزمان تعداد کمی از افعال را یاد بگیرید و بهاندازه کافی تمرین کنید تا به خوبی بر آنها مسلط شوید. پنج فعل جدید در روز و مرور آنها میتواند هدفی بسیار خوب برای شروع یادگیری زبان کرهای باشد. روزانه ده تا پانزده دقیقه وقت برای فراگیری افعال جدید کافی است.
درحالیکه مدتزمانی که میتوانید برای مرور و حفظ کلمات زبان کرهای به حافظه بلند مدت خود صرف کنید محدودیتی ندارد، اما یک دوره کوتاهمدت (مثل 10 دقیقه) تمرین مرتب و روزانه و همچنین استفاده از فلش کارتها میتواند نتیجه فوقالعادهای را در پی داشته باشد.
منبع : وبلاگ ماژورین
روسیه کشوریه که با محض شنیدن اسمش یاد آب و هوای به شدت سردش و جاذبههای گردشگریش میفتیم (البته دخترای خوشگلشم جای خودشون رو دارن) روسیه یکی از وسیعترین کشورای جهانه و جزو پرقدرتتریناش و خب قطعا چنین کشوری زبان غنی و قویی داره زبانی که حدود 258 میلیون نفر به آن یعنی روسی صحبت میکنن؛البته ازین نکته نباید غافل شد که روسی جزو زبانهای دشوار برای یادگیریه اما این چیزی از جذابیت این زبان و ادبیات شاهکار این کشور کم نمیکنه در ادامه به حقیقتهای جالبی راجعبه این زبان میپردازیم
جالب است بدانید که فضانوردان ملزم به یادگرفتن زبان روسی هستند؛ چرا که سیستم رایانهای در ایستگاه فضایی بینالمللی از هر دو زبان انگلیسی و روسی استفاده میکند. فضانوردانی که به ایستگاه فضایی سفر میکنند؛ باید سفینهی سایوز را کنترل کنند که با زبان روسی کار میکند. آنها برای سفر کردن با سایوز باید به قزاقستان نیز بروند. یک شخص روسی زبان فرماندهی فضاپیما را بر عهده دارد و همینطور بیشتر خدمه هم به این زبان صحبت میکنند.
در شکل نوشتاری، زبان روسی از الفبای سیریلیک استفاده میکند. اما در حقیقت این الفبا را از یونان، در قلمروی امپراتوری بلغارستان وام گرفته است. برخی از این حروف به الفبای انگلیسی شبیهاند؛ گرچه تلفظ متفاوتی دارند.
ایالات متحدهی آمریکا یک کشور چند زبانه محسوب میشود. پس تعجبی ندارد اگر بگوییم که زبان روسی در بخشهای زیادی از این کشور رواج دارد. یعنی حدود 900000 نفر در ایالاتی از جمله نیویورک، کالیفرنیا، واشنگتن، ایلینوی، نیوجرسی، پنسیلوانیا و فلوریدا روسی صحبت میکنند.
زبان انگلیسی دربرگیرندهی بیش از یک میلیون کلمه است، این در حالی است که زبان روسی تنها حدود دویست هزار واژه دارد. اما با این وجود مشکلی در بیان معانی و منظور خود ندارند. چرا که بسیاری از کلمات دارای معانی متعددی هستند و همین هم باعث شده است که آنها فقط حدود 2500 واژه را به کار ببرند!
مردم روسیه رنگ آبی را به دو گروه تقسیم میکنند؛ آّبی روشن(goluboy) و آبی تیره(siniy). مطالعات انجام شده بر تعدادی شرکتکنندهی روس و انگلیسی حاکی از آن است که روسها در مقایسه با انگلیسیها، سریعتر تفاوت میان طیفهای مختلف رنگ آبی را متوجه میشوند. نکتهی جالبتر آن که آنها حتی قادرند؛ تفاوت بسیار جزئی میان رنگهای آبی را نیز تشخیص دهند.
حتی اگر روسی و انگلیسی از یک خانوادهی زبانی هم باشند؛ باز هم به زیرشاخههای متفاوتی تعلق دارند و همین واقعیت بیانگر این است که چرا انگلیسی زبانها درصد کمی از روسی را متوجه میشوند.
بعضی زبانها مثل فارسی و اسپانیایی، روشهای مختلفی برای بیان فعل "بودن" دارند.در حالی که زبان روسی این قابلیت را فقط در مورد زمان گذشته و آینده داراست.
بسیاری از کلمات روسی فقط یک بخش یا حتی یک حرف دارند؛ با این حال همهی صفات دو یا چند سیلاب دارند؛ به جز" злой" به معنای عصبانی.
نامهای روسی از یک نام و نام خانوادگی به انضمام یک نام مستعار تشکیل میشوند. اما نکتهی جالب توجه آن جاست که در ساختار نام خانوادگی، نام پدر به علاوهی یک پسوند متفاوت برای دختر و پسر قرار دارد. به این ترتیب که اگر فردی به نام ایوان، یک دختر و پسر داشته باشد؛ نام خانوادگی دخترش" ایوانوونا" و نام خانوادگی پسرش "ایوانوویچ" خواهد بود.
در سال 1969 "ژرژ پرک"، رمانی با عنوان “disparition”نوشت. شاید بتوان گفت که عجیبترین ویژگی این کتاب این بود که حرف e اصلا در آن وجود نداشت! هنگامی که این رمان توسط "والری کازلوف" در سال 2005 به روسی نیز ترجمه شد؛ هیچ حرف o در آن به چشم نمیخورد!
روسها با یک عنوان عجیب از آلمانیها یاد میکنند: "немецкий"؛ به معنی "کسی که نمیتواند صحبت کند." ریشهی این واژه یک کلمهی روسی به معنای "بیصدا" شناسایی شده که در بعضی موقعیتها، معنی "احمق و بیخاصیت" هم میدهد. در ابتدا، این کلمه به همهی خارجیهایی که روسی صحبت نمیکردند؛ اطلاق میشد. اما از آنجایی که سهم بیشتر این خارجیها، آلمانیها بودند؛ با گذشت زمان این عنوان تنها به آنها اختصاص یافت و تا امروز هم همراهشان مانده است.
در زبان روسی، یک مرز باریک میان افعال و ضمایر رسمی و غیررسمی وجود دارد. با در نظر گرفتن این موضوع که رعایت کردن آداب و رسوم گفت و گو برای این فرهنگ بسیار مهم است؛ توصیه میشود که حتما بر این حیطه از دستور زبان مسلط باشید! ضمایر رسمی در برخوردهای اولیه و ضمایر غیر رسمی برای مکالمات دوستانه.
یکی از ویژگیهای زبان روسی که شاید هم کمی یادگیری آن را دشوار میکند؛ واژههای همآوا است. به این ترتیب که دو کلمه با ظاهر یکسان، و تلفظی که تا حد زیادی مشابه است؛ با توجه به اینکه هنگام ادا شدن، بر کدام سیلاب آنها تاکید میگذاریم؛ معنای متفاوتی دارند. مثلا، یک کلمهی واحد همزمان میتواند به این دو شکل معنی دهد: "من پرداخت میکنم"؛ "من گریه میکنم."
در این نوشتار کوتاه به بررسی برخی از حقایق جالب و کمتر شنیده شده درباره زبان روسی پرداختیم. آموختن هر زبانی برای ما دری است به سوی یک جهان جدید با فرهنگی منحصر به فرد. امید داریم که در این مسیر موفق باشید.
تعجبی نداره که کشور ترکیه در ذهن اکثریت ما به عنوان یکی از بزرگ ترین مقاصد گردشگری جهان نقش بسته، چرا که امروزه ترکیه سالیانه بیشتر از ۳۰ میلیون توریست را پذیرا است!و.یکی از دلایلی که این کشور رو بین گردشگران محبوب کرده تمدن قدیمی این کشورمیباشد. کشور ترکیه رو میشه زادگاه خیلی از تمدنهای نوظهور تاریخ بشر دونست. با شهرهایی بسیار پیشرفته که قدمتشون به ۶۰۰۰-۷۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح برمیگرده.
اما با وجود این تاریخ غنی و توریسم بسیار قوی، خیلی از مردم دنیا دربارهی زبان این کشور چیزی نمیدونن. به طورمثال آیا تا به حال دربارهی هارمونی پیچیدهی اصوات این زبان شنیده اید؟ و یا ریشهی فارسی و عربی زبان ترکی و...
اگر همهی اینهارو میدونید یا نه کلا هیچ چیزی دربارهی این زبان نمیدونید، تو این بلاگ تصمیم داریم که حقایق خیلی جالبی درباره ششمین کشور پربازدید دنیا براتون بگیم
تو این مقاله به نکات شگفت انگیزی از زبان ترکی استانبولی اشاره کردیم که شاید کمتر کسی دربارهشون میدونه..
ترکی، زبانی پیچیده!
یک زبان وقتی که پییشوندها و پسوندهای مختلف رو به جای کلمات متفاوت برای بیان جملات پیچیده استفاده میکنه، در طبقه بندی زبانهای تجمیعی قرار میگیره، مثل سواحیلی، کرهای و یا لهستانی.
به طور مثال کلمهی evlerinizden به معنی "از خونههای شما" از بخشهای مختلفی شامل ev (به معنی خانه)، ler (کلمهی جمع)، iniz
ترک زبانها جمعیت بیشتری از ایتالیایی زبانها دارند
با جمعیتی نزدیک به ۸۰ میلیون نفر، ترکیه کشوری بزرگه که جمعیتش از انگلستان، اسپانیا و فرانسه بیشتره. اما بیشتر افراد، به خصوص انگلیسی زبانها تمایل دارن که زبانی مثل ایتالیایی رو یاد بگیرن تا زبان ترکی، در حالی که جمعیت ترک زبانها از ایتالیایی زبانها خیلی بیشتره.
ترکی ریشهی فارسی، عربی و فرانسوی داره
از لحاظ موقعیت جغرافیایی کشور ترکیه، اینکه زبانشون تحت تاثیر فارسی و عربی باشه،با توجه به مرزهای مشترکی که با ایران و کشورهای عربی داره کاملا با عقل جور در میاد، ،اما جالبه که بدونید این زبان از فرانسوی هم لغات زیادی رو قرض گرفته، مخصوصا در زمینه اقتصاد و تجارت. به طور مثال، doviz(واحد پول) از کلمهی فرانسوی device میاد و یا kriz(بحران) از crise و کلمهی bono (اوراق قرضه) از کلمهی bon فرانسوی ریشه گرفته!
ترکی زبان اصلی در دو قاره است
بزرگترین شهر ترک زبان دنیا استانبول، جمعیتی برابر با 15.5 میلون (سال 2019) داره. استانبول به این خاطر مشهوره که در دو قاره قرار گرفته: نصف اون در اروپاست و نصف دیگهش در آسیا. پس تقریبا ۱۰ میلیون ترک زبان در اروپا و کمتر از ۷۰ میلیون در آسیا ساکن اند.
(شما) و den (از) تشکیل شده است. این سیستم ترکی رو به یک زبان پیچیده و تجمیعی تبدیل کرده.
.
ترکی توسط "انجمن زبان ترکی" اداره میشه
انجمن زبان ترکی (turkish Language Association) در سال ۱۹۳۲ تاسیس شد. این انجمن مثل ًReal Academia Español (آکادمی سلطنتی اسپانیا ) برای زبان اسپانیاییه. همهی قواعد زبان ترکی توسط این انجمن تعریف و تعیین میشه و یه جورایی حرف آخر رو در تعیین قواعد گرامری و یا اضافه شدن یک کلمه به لغت نامه رو این انجمن میزنه
القاب فراوان
در ترکی اگر کسی رو فقط با اسمش صدا کنیم، مخصوصا اگر اون شخص از ما بزرگتر هم باشه کاری دور از ادبه، به همین خاطر ترک زبانها از القاب و عناوین متفاوت و خیلی زیادی برای صدا زدن و یا مخاطب قرار دادن همدیگه استفاده میکنن. به طور مثال؛ teyze (خاله) یا amca (دایی). یا اگه اسم شخصی رو ندونن عناوینی مثل hanimefendi (سرکار خانم) و یا beyfendi (قربان) رو برای اون شخص به کار میبرن.
تغییرات ریشهای زبان ترکی در ۱۰۰ سال گذشته
یکی از اهداف اصلی "انجمن زبان ترکی"، "خالص سازی" این زبان بود. قبل از ۱۹۳۲ تنها ۳۵ تا ۴۰ درصد از لغات در زبان ترکی ریشهی ترکی داشتن، باقی اونها از زبانهای دیگهای مثل عربی و یا فارسی مشتق شده بودن. اما الان تقریبا ۸۰ درصد از لغات ترکی، کاملا ریشهی ترکی دارن و به اصطلاح "خالص" هستن.
در ترکی اصوات هارمونی دارند
همونطور که قبل تر هم دربارهش صحبت کردیم، ترکی یک زبان "تجمیعی" است، به این معنی که پسوندها و پیشوندهای بسیار زیادی رو شامل میشه. این زبان همچنین دو طبقه بندی برای اصوات داره: a,I,o,u رو "اصوات سخت" میگن، در حالیکه e,i,Ö "اصوات نرم" هستند. "هارمونی اصوات" در زبان ترکی به این معناست که پسوندها بسته به نوع آخرین صوتی که در ریشهی یک کلمه وجود داره استفاده میشن. به طور مثال اگر آخرین حرف یک کلمه یکی از اصوات نرم باشه، اونوقت حروف صدادار در اون پسوند هم از نوع نرم خواهند بود که هارمونی رعایت بشه.
حتی اگر شما هم یکی از اون میلیون ها آدمی هستید که به ترکیه سفر کردن، شرط میبندم که درباره "انجمن زبان ترکی" هیچ چیزی نشنیده بودین و خیلی از حقایق دیگهای که ما اینجا بهشون اشاره کردیم رو نمیدونستید!
اگر خواستید ترکی استانبولی رو خوب یاد بگیرید، لازم نیست راه دوری برین، ماژورین بهترین کلاسهارو با بهترین اساتید برای کمک به شما داره.
منبع: وبلاگ ماژورین